Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرآنلاین، محمد مهاجری درباره برگزاری انتخابات آتی می‌گوید رهبری درباره انتخابات چهار محور رقابت، امنیت، مشارکت و سلامت را مطرح کردند اما اتفاقی برای عملیاتی کردن این‌ها در انتخابات مشاهده نشد.

مهاجری اضافه می‌کند که اگر بتوانیم نسبت به انتخابات‌های گذشته ده درصد بیشتر مردم را به پای صندوق رای بیاوریم برای جمهوری اسلامی پیروزی بزرگی رقم خورده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به اعتقاد این فعال رسانه‌ای، تعداد سلبریتی‌های سیاسی جامعه‌ و افرادی که بتوانند از مردم برای رأی دادن درخواست کنند کم شده است چرا که ما همه تلاش‌مان را کردیم تا همه آدم‌های مؤثر سیاسی کشور را از رده خارج کنیم. آدم‌هایی که می‌توانستند در بحران‌ها کشور را نجات دهند.

مهاجری: نمی‌توان جریان خالص‌ساز را حاکم کرد و انتظار داشت اعتماد مردم برگردد/ ناکارآمدی دولت رئیسی باعث شد موضوع مهسا امینی به بحران تبدیل شود

زنگ خطر به صدا در آمده است /رمزگشایی سکوت رئیسی درباره انتخابات مجلس از سوی محمد مهاجری

بخش هایی از گفت‌وگوی مهاجری را در ادامه می خوانید:

* راهبردهایی که رهبری در ابتدای سال مطرح کردند اولین موضوعش سلامت انتخابات بعد از آن رقابت، مشارکت و امنیت بود که به نظرم عملا اتفاقی برای عملیاتی کردن بیانات ایشان به ویژه در حوزه مشارکت در انتخابات صورت نگرفت. مشارکت در انتخابات معنی‌اش این نیست که به محض اینکه ثبت‌نام شروع می‌شود یا روز جمعه ۷ صبح انتخابات شروع می‌شود مردم پای صندوق رأی بروند. یک اصطلاحی در فقه داریم که می‌گویند مقدمه واجب، واجب است.

*آقای رئیسی در انتخابات ۱۴۰۰، ۲ میلیون رأی از انتخاباتی که ۲۴ سال قبل از آن برگزار شده بود، کمتر رای آورد. جمعیت کشور ۵۰ درصد افزایش پیدا کرد اما آقای رئیسی تازه ۲ میلیون رأی از انتخابات ۲۴ سال قبل کمتر رای می‌آورد. چه اتفاقی افتاده است؟ باید یک آسیب‌شناسی جدی صورت بگیرد. این آسیب‌شناسی را هم باید مجریان و ناظران انتخابات به منظور اینکه به یک راهبردی برسند انجام می‌دادند. چه بخواهیم و چه نخواهیم مردم با صندوق رأی قهر کردند. اصلا بحث احزاب و توی سر هم زدن چپ و راست و اصلاح‌طلب و اصولگرا نیست. چرا مردم قهر کردند؟

*شما بیایید نقش شورای نگهبان را افزایش بدهید، بگویید شورای نگهبان تا وقتی نماینده داخل مجلس رفت می‌تواند او را از صندلی نمایندگی برکنار کند. من نمی‌خواهم بگویم این کار شورای نگهبان تأثیر دارد یا ندارد، اما همین کار لج‌دربیار است و باعث می‌شود مردمی که در ۹۸ و ۱۴۰۰ در انتخابات شرکت نکردند، احساس کنند، عین خیال نظام سیاسی نیست که آنها را بخواهند پای صندوق رأی بیاورند.

*ما یک راه چاره بیشتر نداریم و آن اینکه جامعه سیاسی و کف جامعه ما بپذیرند که ما در ۱۰-۱۵ سال گذشته با خردورزی در کشور حکومت نکردیم. من معتقدم از سال ۸۴ به این طرف تقریبا این اتفاق‌ها افتاد. یعنی یک دوقطبی در کشور ایجاد شده، دوقطبی عقل‌گرا- احساس‌گرا، اصولگرا - اصلاح‌طلب، تندرو – کندرو یا هرچیز دیگری که اسم آن را بگذارید، باعث شده روزبه‌روز بر کینه و نفرت در جامعه دامن زده شود و اوج آن در سال ۸۸ به وجود آمد، در انتخابات ۹۲ و ۹۶ مجددا رشد کرد، در ۹۸ منجر به آن ناملایمات شد و در انتخابات آن سال و نهایت در انتخابات ۱۴۰۰ هم کل جریان‌های سیاسی پشت انتخابات رفتند و آنهایی که باید می‌آمدند رأی‌شان را می‌انداختند، نیامدند.

*آن وقت دولت می‌داند چه کاره است و مجلس هم همینطور. در آن ساختار اصلاح‌شده مجلس واقعا در رأس امور قرار می‌گیرد و دولت هم می‌داند تعاملش با مجلس و قوه‌قضائیه چطور است. در آن دولت اگر رئیس دیوان عدالت اداری حکم داد که فردی اینطور است، دیگر رئیس دولت در کنار گذاشتن آن فرد تعلل نمی‌کند. دقیقا کاری که اخیرا آقای رئیسی انجام داد، مانند ماهی‌گیری در روز شنبه بنی‌اسرائیل بود. یعنی کلک زدند تا بتوانند قانون را دور بزنند. وقتی ساختار اصلاح شود و افراد توانمند هم بتوانند بیایند به تدریج جامعه احساس می‌کند که این بیماری بهبود پیدا می‌کند و کسی هست که تیمارداری این بیماری را کند و بخواهد آن را شفا دهد.

*فضا خیلی سخت‌تر و مشکل‌تر شده است. من با آدم‌های معتدل مختلفی صحبت می‌کنم که بیایید در انتخابات شرکت کنید می‌گویند فایده‌ای ندارد؛ شورای نگهبان آمده که ردصلاحیت کند. اصلا می‌خواهند این مجلس حداکثر همین مجلس فعلی شود. بنابراین ما خیلی گزینه‌های مختلفی در مقابل مردم قرار ندادیم. فهرستی جلوی مردم نگذاشتیم که بتوانند انتخاب کنند؛ در نهایت یک فهرست گذاشتیم که دو مدل غذا دارد که یک مدل را در رستوران نداریم و در اصل همان یک مدل است که می‌خواهید بخورید، نمی‌خواهید از گرسنگی بمیرید. لذا فکر می‌کنم این دوره هم با دوره گذشته تفاوتی ندارد و مردم برای انتخاب کردن در میان کاندیداها کار آسانی در پیش ندارند.

*ما در سال ۱۳۹۸ در مجلس و سال ۱۴۰۰ در دولت دچار وضعیتی شدیم که من به آن کوتولگی سیاسی می‌گویم. یعنی افرادی که در دولت و مجلس به بلوغ سیاسی رسیده‌اند، تعدادشان زیاد نیست. بنابراین اگر این اتفاقات پیش‌ نمی‌آمد، واقعا تعجب می‌کردم که بین مجلس و دولت دعوای خیلی سطح پایین صورت بگیرد. مثلا بین مجلس و بنی‌صدر سطح دعوا بسیار بالا بود.

*اینکه دو بچه در خیابان شیشه منزل همدیگر را بشکنند خیلی سطح سخیفی است که الان به نظرم به وجود آمده است. این دعواهایی که شما می‌بینید عمدتا بین دو جریان سیاسی پایداری و جریان آقای قالیباف است. اینکه می‌گویم پایداری، آن جریانی که اخیرا به عنوان جریان آقای بذرپاش درست شده هم در این دسته‌بندی است و خیلی تفاوتی با هم ندارند. اگر یادتان باشد در سال ۱۳۹۸ در دقیقه نود یعنی یک شب قبل از انتخابات توانستند لیست‌شان را ببندند. در آن لیست یک مقدار سر جبهه پایداری به زعم خودشان کلاه رفت. آنها اعتقاد ندارند به اینکه ما باید اکثریت داشته باشیم یا رأی‌گیری شود و ما در لیست باشیم. می‌گویند ما آدم‌های انقلابی هستیم و حق ما است و بقیه باید دنبال کارشان بروند. نابراین جبهه پایداری معتقد است هر ۳۰ نماینده مجلس از تهران و رئیس مجلس هم باید از ما باشد و بقیه مجلس هم همین‌طور. حالا اگر اقلیتی هم در مجلس وارد شدند و حضور پیدا کردند برای زینت‌المجلس است وگرنه شأن دیگری برایش قائل نیستند.

*بنابراین این دعوا عمدتا بین جبهه پایداری و جریان آقای قالیباف است و بخش عمده دولت هم در جبهه پایداری تعریف می‌شود. به نظر اطلاعاتی که به آقای رئیسی می‌رسد از سمت جبهه پایداری است یا اصلا آنها آقای رئیسی را اداره می‌کنند و آقای رئیسی در دولت خیلی کاره‌ای نیست. در وزارت ارشاد و وزارت ارتباطات به همین صورت است.
یک مقدار در وزارت خارجه متفاوت است که آن هم ربط خیلی زیادی به دولت ندارد و در نهادهای بالاتر تصمیم گرفته می‌شود وگرنه در نهادهایی که با مردم ارتباط زیادی دارند مثل آموزش و پرورش، ارشاد و ارتباطات کاملا دست جبهه پایداری باز است و آنها کار خودشان را انجام می‌دهند.

*در جریان اصولگرا به طور کلی ۴ گرایش وجود دارد؛ یکی جریان آقای قالیباف، جبهه پایداری، جریان سوم جریانی است که شاید جامعه روحانیت و آقای حداد آن را پیش می‌برند و یک جریان هم جریان معتدلی است که در این ۲-۳ سال اخیر بعد از ۱۴۰۰ به این طرف رشد و نمو بیشتری پیدا کرده است و جریانی است که الگوی آن آقای لاریجانی است. دولت و جبهه پایداری دنبال آن هستند که انتخابات کم‌رونق باشد به گونه‌ای که اگر در انتخابات ۱۰ میلیون آدم هم شرکت کنند کفایت می‌کند. تا با این مشارکت ترکیب دلخواه جبهه پایداری مجددا حاکم شود و مجلسی به قول آقای حداد انقلابی‌تر از مجلس قبل شکل بگیرد. آدم‌هایی حاضر نیستند بیایند کاندیدا شوند. به همین دلیل جریانات اصولگرا که کمی جلوتر خواهد رفت، مجموعا تبدیل به دو شاخه خواهند شد و معتقدم نهایتا آقای قالیباف با جبهه پایداری ائتلاف خواهند کرد. هر دو جریان، یعنی جریان آقای قالیباف و جبهه پایداری کاسب هستند و اگر در مقابل رقیب قرار بگیرند قطعا با هم جریان ائتلافی تشکیل می‌دهند. به نظرم جریان ائتلافی و جریان تندروی اصولگراها، اگر جریان اعتدالی حاضر به حضور در صحنه شوند، در مقابل هم قرار خواهند گرفت.

*من اصلا مخالف نیستم آقای احمدی‌نژاد بیاید. آقای احمدی‌نژاد می‌تواند در یک رقابت کاملا دموکراتیک وارد صحنه شود و طرفدارانش هم به او رأی بدهند. به نظرم حتی اشکالی ندارد شورای نگهبان او را تأیید صلاحیت کند. آقای احمدی‌نژاد هنوز خودش را نشان نداده؛ ایشان همان فردی است که کل نظام از او حمایت کرد. اگر توفیقی داشت در اقتصاد ۸۰۰ میلیاردی بود نه اقتصادی که آقای رئیسی در دست دارد و یا اقتصادی که دست آقای روحانی بود. اگر خوش‌شانسی به دست آورده بود و توانسته بود مقطعی موفق شود، الان باید باغچه را بیل بزند و ببینیم این‌کاره است یا خیر. بنابراین به نظرم خیلی خوب است بیاید. اما با این وجود بعید می‌دانم جریان آقای احمدی‌نژاد جریان تأثیرگذاری در جامعه باشد. ثانیا بین خودشان اختلافاتی وجود دارد که کم نیست. خیلی از دوستان آقای احمدی‌نژاد او را تنها گذاشتند. بنابراین اگر ایشان بخواهد در جریان سیاسی کشور حضور داشته باشد، بعید می‌دانم اصلا بتواند در نخبگان سیاسی جامعه افراد قابل‌توجهی را جذب کند.

*درباره آقایان لاریجانی و روحانی فرد اطلاعی ندارم. اما به نظر من ظرفیت صندوق رای به این بستگی دارد که در ماه‌های آینده آن دیدگاهی که رهبری درباره انتخابات مطرح کردند، چگونه تبیین شود. در آن صورت می‌توان گفت نقش فعالان سیاسی در کشور می‌تواند در بالا بردن مشارکت تأثیر داشته باشد. معتقدم اگر در این انتخابات به نسبت انتخابات گذشته ۱۰ درصد مشارکت بالا برود، برای جمهوری اسلامی پیروزی محسوب می‌شود.

*جریان‌ خالص‌ساز همان‌هایی هستند که آقای رئیسی را رئیس‌جمهور کردند و خیلی شناخت‌شان در فضای سیاسی کار خیلی مشکلی نیست. همان جریانی است که بخشی‌شان در شورای نگهبان، بخشی در نهادهای نظامی حضور دارند. نهادهای قدرت دیگری هم هستند که بعضی از آنها ممکن است خودشان خالص‌ساز نباشند اما به این جریان کمک می‌کنند. حرف اساسی جریان خالص‌ساز چیست؟ اینکه انقلاب دارد از بین می‌رود و ما باید یکسری آدم‌های خالص وارد نظام کنیم تا انقلاب سرپا بماند. یعنی یک تصور کاملا ایدئولوژیک دارند و وقتی به این اعتقاد رسیدند، می‌گویند هرکاری باید کرد که ما به این هدف برسیم. اگر شده ردصلاحیت کنیم این کار را انجام می‌دهیم، مشارکت را هم پایین بیاوریم، انجام می‌دهیم. جریان خالص‌ساز با تمام قوا به دنبال چنین فضایی است و به نظر من برای باز شدن فضای سیاسی و مشکلات جامعه واقعا فردی را به جز رهبری مؤثر نمی‌دانم که بتواند قفل‌های بسته سیاست و اقتصاد را باز کند.

۲۷۲۲۰

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1809235

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: محمد مهاجری رقابت انتخاباتی اصولگرایان اصلاح طلبان جریان آقای قالیباف آقای احمدی نژاد شورای نگهبان جبهه پایداری آقای رئیسی خالص ساز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۱۲۰۹۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!

تلاش‌ها برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس شدت گرفته است؛ از یک سو تندروهایی از جنس نبویان، رسایی و ذوالنور و از سوی دیگر متکی که مورد حمایت شورای وحدت است. برخی نیز گرچه سکوت کرده‌اند اما بعید نیست در اندیشه فتح کرسی «شماره یک» مجلس دوازدهم باشند.

به گزارش خبرآنلاین، همه در حال لابی کردن و برگزاری جلسات‌شان هستند، برای این جلسات هم نام‌های پر طمطراقی می‌یابند؛ مانند «هم‌اندیشی منتخبان جدید مجلس»

شاید برخی از آن‌ها هم‌فکر و همسو به نظر بیایند، اما این جلسات با محوریت برخی از منتخبان جدید تهران بصورت جداگانه برگزار شده و می‌شود که در یک جبهه قرار دارند.

لابی برای هیات رئیسه مجلس

محمود نبویان، حمید رسایی، منوچهر متکی و محمدباقر قالیباف؛ چهره‌هایی که سعی دارند با لابی‌های گسترده‌شان کرسی ریاست مجلس را از آن خود کنند یا سهم بیشتری از صندلی‌های هیات رئیسه مجلس داشته باشند.

خبرهایی که در چند روز گذشته منتشر شده، همگی نشان از جدی شدن رقابت‌ها برای انتخابات هیات رئیسه مجلس خواهد داشت؛ انتخاباتی که قطعا هیجان و شور آن از انتخابات اصلی ورود به مجلس بیشتر خواهد بود.

اولین گام نبویان برای‌ناک اوت کردن قالیباف

محمود نبویان از چهره‌هایی که به تندرو بودن شهره است، در انتخابات اخیر توانست شگفتی‌آفرین باشد و نفر اول تهران شد. نبویان پس از ۴ سال بیرون نشستن از مجلس، سال ۹۸ دوباره به ساختمان هرمی شکل بهارستان رفت، این بار اما با رأی اول تهران ماجرا فرق کرده است. او که مشخصا زاویه تندی با محمدباقر قالیباف رئیس فعلی مجلس دارد، در انتخابات اخیر بالاتر از حمید رسایی و مجری سابق صداوسیما و قالیباف ایستاد.

این اتفاق انگار اعتماد به نفس نبویان را دو چندان کرده و گویا دورخیز بلندی کرده برای کسب ریاست مجلس دوازدهم. هرچند او در اظهاراتی پیش از سال جدید تلویحا این موضوع را رد کرده بود اما نشانه‌های تحرکات بود گویای نکاتی دیگر است.

خبرهایی که در رسانه‌ها آمده، حاکیست که نبویان تعدادی از منتخبان جدید را گرد هم آورده و برای آن‌ها از «ضرورت وحدت نیروهای انقلاب اسلامی» سخن گفته است. در واقع اولین اقدامی که برای ناک‌اوت کردن قالیباف لازم بوده انجام شود، همان کاری است که نبویان به دنبال آن افتاده است؛ «تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی.»

در مجلس فعلی، فراکسیون اکثریتی با نامی مشابه به فراکسیون مد نظر نبویان و دوستانش در حال کار است که قالیباف ریاست آن را بر عهده دارد.

به زبان ساده‌تر، اقدام نبویان برای تشکیل فراکسیون انقلاب اسلامی، در واقع اعلان جنگ با قالیباف است و تلاشی همه‌جانبه برای از بین بردن فراکسیون فعلی قالیباف و تشکیل فراکسیونی جدید و البته تقریبا با همان نام مجلس یازدهم.

گویا این بار نبویان عزم خود را جزم کرده تا ریاست فراکسیون را در دست بگیرد؛ و وقتی هم که به ریاست فراکسیون به قول خودشان اکثریت برسد، بخش عمده‌ای از راه ریاست مجلس را پیموده است و حتی اگر به ریاست مجلس نرسد ریاست یک فراکسیون اصلی را در دست داشته باشد تا به او قدرت مانور بیشتری در مجلس آینده بدهد.

به نوشته ایسنا، «هسته اولیه تاسیس فراکسیون انقلاب اسلامی بیش از ۵۰ نفر از منتخبان مجلس دوازدهم را برای حضور در جلسه اولیه دعوت کرده بود که از این تعداد، حدود ۴۰ نفر از منتخبان که در فهرست‌های مختلف سیاسی نیروهای انقلاب عضویت داشتند، حضور پیدا کردند.»

رسایی هم در تکاپو است

جلسه نبویان با منتخبان جدید مجلس در حالی برگزار شد که دو روز قبلش حمید رسایی دیگر چهره تندروی اصولگرایان نیز جلسه‌ای با جمعی از منتخبان جدید مجلس برگزار کرده بود.

خبرگزاری ایلنا که این خبر را منتشر کرده، در متن خود نوشته «احتمالا یکی از مهمترین محورها و موضوعاتی که در جلسه امروز مطرح می‌شود موضوع انتخابات هیات رییسه مجلس و ریاست مجلس در دوره آینده باشد.» این خبر احتمال داده که «برخی افراد بیرون از مجلس جزو متولیان برگزاری آن باشند.»

متکی به صندلی «شماره یک» می‌اندیشد

در همین حال منوچهر متکی که سرلیست فهرست شورای وحدت (جامعتین، انجمن اسلامی مهندسین و…) بوده، اواخر فروردین ماه جلسه‌ای با حدود یکصد تن از منتخبان جدید برگزار کرده بود؛ البته حضور حدود ۱۰۰ منتخب جدید مجلس، با استناد به سخنان متکی است. به گفته وزیر اموز خارجه اسبق ایران، در جلسه مذکور، درباره «ضرورت تحول در رویکردها و کارکردهای مجلس دوازدهم» صحبت شده بوده که از نظر متکی «مهمترین موضوع» است.

او حمله نسبتا تندی هم به قالیباف داشت و گفته بود که «خانه ملت به سمت ریاست محور حرکت کرده در حالی که باید به سمت صحن محور باشد.»

متکی که در لیست شورای وحدت حضور داشت، شب پایانی تبلیغات انتخابات مجلس دوازدهم، وارد فهرست جوان تازه سر برآورده‌ی اصولگرایان یعنی علی‌اکبر رائفی‌پور، موسوم به «جبهه صبح ایران» شده بود، انگار که تحت تاثیر عقاید رائفی‌پور قرار گرفته که این چنین به مدیریت مجلس‌حمله‌ور شده است.

رقبای اصلی و فرعی همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف

مخرج مشترک این سه جلسه، همگی نشان از عزمی جدی برای انداختن قالیباف از کرسی ریاست مجلس دارد؛ نبویان، رسایی و متکی، همگی نه از مخالفان که از رقبای جدی قالیباف هستند؛ با این وجود آن‌ها برای رسیدن به این هدف مهم‌شان، باید یکدیگر را هم از میدان، به در کنند.

همه اینها در حالی است که روزانه به صف مدعیان ریاست مجلس اضافه می‌شود؛ مجتبی ذوالنور نماینده قم نیز اخیرا شنیده شده که برای‌ریاست مجلس، در حال رایزنی است.

قالیباف بیکار ننشسته است

البته که قالیباف هم در این میان بیکار ننشسته و در حال لابی‌های گسترده‌ای برای ابقای خود بر صندلی ریاست مجلس است. در این میان، ابوالفضل ابوترابی نماینده نجف‌آباد به ایرنا گفته «محمد باقر قالیباف در حال برگزاری نشست‌هایی به صورت فردی و جمعی با منتخبین مجلس دوازدهم با موضوع و دستور کار ریاست مجلس آینده است.»

اخیرا نیز کامران غضنفری که با لیست صبح امید (رائفی پور) جزو منتخبان تهران برای ورود به مجلس دوازدهم است در یادداشتی که منتشر کرده، مدعی دادن وعده‌هایی از جنس وام و خودرو و عضویت در کمیسیون مورد علاقه در عوض رأی دادن به ریاست قالیباف شده است. ادعایی که البته از سوی حبیب‌زاده، منتخب مردم مرند در مجلس شورای اسلامی تکذیب شده و گفته است؛ «من در آن جلسه مورد اشاره دکتر غضنفری بوده‌ام، به هیچ وجه بحثی درباره قول و وعده برای رأی دادن به ریاست مجلس نبوده و خلاف‌گویی است».

سکوت مرموز و خطرناک آقاتهرانی

با این وجود، سکوت مرتضی آقاتهرانی، می‌تواند سکوتی مرموز برای رقبا و البته ترسناک برای قالیبافی‌ها باشد؛ چرا که ریاست شورای مرکزی جبهه پایداری را بر عهده دارد و تک تک اعضای این تشکل، از دشمنان قدیمی قالیباف محسوب می‌شوند.

با وجود آنکه نبویان خود از اعضای‌جبهه پایداری است، اما مرتضی آقاتهرانی را نیز می‌توان یکی از مدعیان ریاست مجلس دانست، کما اینکه در انتخابات هیات رئیسه اجلاسیه سوم مجلس فعلی، او برای کسب کرسی ریاست با قالیباف وارد رقابت شد و نهایتا ۱۹۴ به ۵۳ میدان را واگذار کرد. در نتیجه می‌توان گفت که آقاتهرانی خود مترصد فرصتی برای انتقام‌گیری از محمدباقر قالیباف است و چه محفلی مناسب‌تر از مجلسی تندروتر از مجلس یازدهم!

این احتمال نیز وجود دارد که آقاتهرانی تا زمان انتخابات مرحله دوم که باید ۴۵ کرسی تعیین تکلیف شوند سکوت خود را ادامه دهد تا خللی به ائتلاف شانا و پایداری وارد نکند و بعد از عبور از آن مرحله سکوتش را درباره ریاست مجلس آینده بشکند.

جنگ قدرت در بهارستان

هرچند مخرج مشترک همه طیف‌ها و افراد مقابل رئیس مجلس که در حال لابی با منتخبان هستند، دشمنی با قالیباف است، اما آن‌ها قاعدتا تنها هدفشان، پایین کشیدن قالیباف از صندلی‌ریاست مجلس نیست و قاعدتا خودشان هم تمایل زیادی برای کسب این مقام را دارند؛ برای رسیدن به این آمال و آرزو، لاجرم باید هر طیفی، طیف دیگر را از حیض انتفاع ساقط کند و این مهم، مستلزم جنگ قدرتی خونین در عرصه سیاست خواهد بود؛ که گوشه‌ای از آن در هفته‌های منتهی به یازدهم اسفند ماه سال گذشته تجربه کردند و جامعه نیز شاهد این جنگ قدرت بود؛ جنگ قدرت شاید میان دو عضو ارشد جبهه پایداری یعنی آقاتهرانی و نبویان؛ شاید میان رسایی و آقاتهرانی؛ شاید میان رسایی و نبویان؛ شاید میان متکی و پایداری‌چی‌ها؛ شاید میان متکی و رسایی؛ و البته حتما میان همه اینها و قالیباف.

دیگر خبرها

  • در جنگ‌ روایت‌ها به رسانه‌ها جدی‌تر توجه کنیم
  • اصلاح‌طلبان درباره روند بررسی صلاحیت‌ها چه گفتند؟
  • قالیباف: نباید به مجلس ظلم شود، نخستین بار است که مجلس یازدهم جداول را به رأی نمایندگان می گذارد
  • جبهه پایداری به دنبال تصاحب هیات رئیسه مجلس است
  • ۵ رقیب قالیباف در کرسی ریاست مجلس /تندروها به صف شدند /وزیر احمدی نژاد هم هست
  • فیلم/ روایت روح‌الامینی از رقبای قالیباف برای ریاست مجلس
  • ۵ رقیب قالیباف برای ریاست مجلس مشخص شدند / این ۵ نفر می‌خواهند قالیباف را ناک اوت کنند
  • دولت رئیسی با ۸ پاسخ عجیب به ضرب‌الاجل اقتصادی قالیباف واکنش نشان داد / دعوای مجلس و دولت شدت گرفت
  • جنگ بر سر صندلی «شماره یک»؛ همه در برابر قالیباف!
  • جنگ زودهنگام بر سر صندلی «شماره یک» مجلس دوازدهم؛ همه در مقابل یک نفر؛ قالیباف!